سنگین ترین دایناسور
سنگین ترین دایناسور شناخته شده تادکنون براکیوزاروس (Brachiosaurus) با وزن تقریبی 80 تن است. وزن و جثه این حیوان تقریبا معادل با 17 فیل آفریقایی است. براکیوزاروس نزدیک به 16 متر قد و 26 متر طول داشته و اسکلت آن بزرگ ترین بازمانده زمین است که در موزه ها در معرض چشمان حیرت زده بازدیدکنندگان قرار می گیرد.
کوچک ترین دایناسور جهان
کوچک ترین فسیل دایناسور که تاکنون شناسایی شده متعلق به لسوتوزوروس (lesothosaurus) است که اندازه ای برابر با یک جوجه کوچک دارد. البته فسیل های کوچک تر از لسوتوزوروس نیز شناسایی شده اما آن ها در حقیقت متعلق به نوزادان دایناسورهای بزرگ تر بوده اند.
لسوتوزوروس
کوچک ترین تخم دایناسور که تاکنون یافت شده فقط 3 سانتی متر طول دارد. هنوز مشخص نیست این تخم متعلق به کدام گونه از دایناسورها بوده است.
باهوش ترین دایناسور جهان
یکی از باهوش ترین دایناسورهای جهان ترودون (Troodon) است. این شکارچی با طول تقریبی 2 متر، مغزی به اندازه پستانداران یا پرندگان امروزی داشت.
استگوزاروس(Stegosaurus) کوچک ترین مغز را در بین تمام دایناسورها داشته است. اندازه مغز این حیوان فقط 3 سانتی متر و وزن آن فقط 75 گرم بود که برابر با یک گردوی کوچک است. اگرچه در صورتی که شما اندازه مغز را با اندازه بدن مقایسه کنید، آن گاه احتمالا پلاتوزاوروس (Plateosaurus) لقب یکی از احمق ترین دایناسورهای جهان را به خود اختصاص خواهد داد.
بلندترین دایناسور
بلندترین دایناسورها گروه براکیوزارید(Brachiosaurid از ساروپادها sauropod) بودند. پاهای جلویی این دایناسورها بلندتر از پاهای عقبی آن ها بود که باعث می شد آن ها ظاهری شبیه به زرافه ها داشته باشند. این فیزیک بدنی به همراه گردن بسیار بلند به آنها این امکان را می داد تا از بلندترین درختان آن دوران تغذیه کنند. مشهورترین گروه شناخته شده از این دایناسورها 13 متر قد داشت. ساروپوزیدون (Sauroposeidon) بسیار غول پیکر بود و احتمالا تا 18.5 متر قد می کشید.
سریع ترین دایناسور جهان
سریع ترین دایناسورهای جهان، ارنیتومیمیدها (ornithomimid) مانند درومیسیومیموس (Dromiceiomimus) هستند که با سرعت 60 کیلومتر در ساعت می دویدند.
قدیمی ترین دایناسور جهان
قدیمی ترین دایناسور جهان که تاکنون شناخته شده با قدمت 230 میلیون سال در ماداگاسگار کشف شده اما تاکنون نام رسمی برای آن انتخاب نشده است. رکورد بعدی متعلق به Eoraptor با قدمت 228 میلیون سال است.
بلندترین نام دایناسور
طولانی ترین نام دایناسور جهان میکروپاکیسفالوزاروس (Micropachycephalosaurus) به معنای مارمولک کوچک سر ضخیم است! فسیل این حیوان در چین پیدا و در سال 1978 توسط دانگ باستان شناس چینی نامگذاری شد.
تا کنون 108 گونه از دایناسورها در بریتانیا شناسایی شده است. بریتانیا در طی دوره مسوزوئیک منطقه مهمی بود چرا که پل ارتباطی بین آمریکای شمالی و آسیا و اروپا بود. به همین دلیل این منطقه در طی دوره مهاجرت دایناسورها و هم چنین تکامل آنها اهمیت فوق العاده ای داشت.
دایناسورهای گیاهخوار و گوشتخوار و همه چیز خوار
بعضی از دایناسورها گوشتخوار بودند. اما بیشتر دایناسورها گیاهخوار بودند. در هر زنجیره غذایی، باید موجودات زنده بیشتری در سطحهای پایین تر زنجیره غذایی وجود داشته باشد وگرنه انتقال انرژی غذا کافی نخواهد بود. شمار زیادی از گیاهان (تولید کنندگان یا آنها که خودبخود تغذیه میکنند) غذای تعداد کمتری از گیاهخواران (مصرف کنندگان اولیه نامیده میشوند) را تأمین میکنند. این گیاهخواران به وسیله تعداد کمتری از گوشتخواران (مصرف کنندگان ثانویه نامیده میشوند) خورده میشوند. برای مثال صدها جریب گیاه لازم بوده تا گروه کوچکی از تریکراتوپها تغذیه شوند. این گروه تریکراتوپها میتوانستند غذای تنها یک تی رکس را تأمین کنند تا تی رکس به زندگیش ادامه دهد. اگر شما به انواع دایناسورها نگاه کنید، میبینید که ۶۵ درصد دایناسورها گیاهخوار بودند و تنها ۳۵ درصد آنها گوشتخوار بودند. اگر به فسیلهای پیدا شده هم نگاه کنید میبینید که درصد گیاهخواران حتی بیش از این افزایش مییابد. چون که فسیلهای زیادی از بعضی از دایناسورهای گیاهخوار پیدا شده. برای مثال بیش از صد فسیل پروتوسراتوپها پیدا شده، در حالی که در مقابل تنها چند فسیل تی رکس پیدا شدهاست.
تعادل
هنگامی که در یک جامعه تعداد گوشتخواران افزایش مییابد، آنها تعداد بیشتر و بیشتری از گیاهخواران را میخورند و جمعیت گیاهخواران کاهش مییابد. پس برای گوشتخواران سخت تر و سخت تر میشود تا گیاهخوارانی پیدا کنند و بخورند و در نتیجه تعداد گوشتخواران به ناچار کاهش پیدا میکند. به خاطر همین جمعیت گوشتخواران و گیاهخواران در حالت تعادل نسبتاً باثباتی میماند. چون که اگر جمعیت گیاهخواران کاهش یابد، جمعیت گوشتخواران را هم محدود میکند. تعادل مشابهی بین گیاهان و گیاهخواران نیز وجود دارد. یعنی اگر میزان گیاهان کاهش یابد تعداد گیاهخواران نیز کاهش مییابد.
گیاهخواران
گیاهخواران معمولاً دندانهای کند و بی نوکی دارند که برای کندن گیاهان (برگها، شاخههای کوچک و...) مناسب است. همچنین بعضیها دندانهای تخت و صافی دارند که برای خرد و آسیاب کردن فیبرهای گیاهی سخت مناسب است. بسیاری از گیاهخواران هم یک کیسه لب دارند که میتوانند برای مدتی غذا را در آن ذخیره کنند. گیاهخواران معمولاً باید نسبت به گوشتخواران حجم خیلی بزرگ تری از مواد غذایی را بخورند تا همان مقدار کالری را به دست آورند (چون که برگها، شاخههای کوچک و ریشهها کالری کمتری دارند. گیاهخواران معمولاً دستگاههای گوارش بزرگتری هم نسبت به گوشتخواران دارند. در بعضی از دایناسورها سنگها (که گاسترولیت نامیده میشود) به خرد کردن فیبرها در احشا کمک میکرد. بعضی از انکیلوسوروسها حتی محلهای تخمیر (مثل اتاقکهایی) داشتند که فیبرهای گیاهی در آنها تجزیه میشد. تنها راه دقیق برای فهمیدن این که کدام گیاهان را کدام دایناسوری میخورده، پیدا کردن بقایای معده فسیل شده یا مدفوع فسیل شده دایناسور است که در آن مواد گیاهی گوارده یافت میشود. اما باقی ماندههای معده فسیل شده بی نهایت نادر پیدا میشود و به سختی میتوان فهمید مدفوع پیدا شده هم مال کدام دایناسور است. با این محدودیتها نوع غذای یک دایناسور را تنها میتوان بر اساس نوع دندانهایی که دایناسور داشته (میتوانسته مواد گیاهی سخت یا نرم را بخورد)، محلی که در آن زندگی میکرده (آب و هوا و محل سکونت و... آن چه بوده که معمولاً شناخته شده نیست) و این که کدام گیاهان در طول دوره زمانی ویژهای در آن حوالی بودند، فهمید. احتمال دارد که در طول دوره مزوزوییک گیاهانی شامل سرخسهای نخلی، دم اسبیها، سرخسهای تخم ریز، درخت معبد و خزهها بیشتر وجود داشتهاند. بنابراین دایناسورها در دوره میانزیستی بیشتر از این گیاهان تغذیه میکردند. گیاهان گلدار هم در طول دوره کرتاسه تکامل پیدا کرده و به وجود آمدهاند.
گوشتخواران
گوشتخواران یا ددپایان نیاز داشتند تا راهی برای به دست آوردن گوشت پیدا کنند. دایناسورهای گوشتخوار معمولاً پاهای قوی بلندی داشتند که با استفاده از آنها میتوانستند سریع بدوند تا شکارشان را به چنگ آورند. آنها همچنین به فکهای قوی بزرگ و دندانهای تیز و چنگالهای مرگبار نیاز داشتند تا بتوانند شکارشان را پاره پاره کنند و بکشند. دید خوب، حس بویایی تیز و یک مغز بزرگ برای این که استراتژیهای شکار را طرح ریزی کنند هم خیلی برای شکار موفق مهم بوده. بسیاری از گوشتخواران (مثل دینوینچاس، سئولوفیزیس و لوکیراپتیور) ممکن است به شکل گلهای شکار میکردهاند. به طوری که همکاری جمعی برای یک شکار خوب لازم بوده. حیواناتی که در درجه اول لاشخورند (حیواناتی که گوشت میخورند بدون این که خودشان حیوانی را بکشند) برای دریدن گوشت و شکستن استخوانها برای به دست آوردن مغز مغذی استخان به دندانهای خیلی تیز و فکهای قوی نیاز داشتند. البته بیشتر گوشتخواران اگر فرصتی دست دهد لاشخورند. بعضی از دایناسورها ماهیخوار بودند که شامل باریولینکس و ساچومیماس میشوند. بعضی از دایناسورها ممکن است حتی همنوع خوار بودهاند و همنوع خودشان را میخوردهاند.
جانوران همه چیزخوار
تنها چند دایناسور شناخته شده همه چیزخوار بودهاند (یعنی هم گیاهان و هم جانوران را میخوردهاند). بعضی مثالها از همه چیزخوارها ارنیتومیماس و اویرپتور هستند که گیاهان، تخمها، حشرات و... را میخوردند. همچنین بیشتر گیاهخواران، همه چیزخوار اتفاقی بودند. چون که موقعی که گیاهان را میخوردند تعداد خیلی زیادی از حشرات و جانوران کوچک را هم میبلعیدند.
عجیب و غریبها
گالیمیماس دایناسور اورنیتومیمید بودهاست که ذرات ریز غذای الک شده (مثل سخت پوستان ریز) را میخورده. یعنی با استفاده از صفحات شانه مانند در دهانش از لجن و گل و لای و آب رودها این جانداران را میگرفته.
مطالعه تغذیه دایناسورها
راههای خیلی متفاوتی برای مطالعه نوع تغذیه دایناسورها وجود دارد که شامل این هاست:
1. مدفوع فسیل شده: مدفوع فسیل شده به تشخیص رفتارهای غذایی دایناسور کمک میکند. اخیراً در کانادا یک مدفوع بزرگ پیدا شده که شاید به یک تی رکس تعلق داشته باشد. مدفوع، استخوانهای خرد شده در خود دارد که نشان میدهد که تی رکس استخوانهای شکارش را خرد میکرده و همه چیزها را کامل نمیبلعیده.
2. مواد فسیل شده داخل معده: این مواد خیلی به ندرت پیدا میشود. اما بعضی چیزها پیدا میشوند. از جمله محتوای معده یک باریولینکس که موجوداتی در مقیاس ماهی و سینوسوروپتریکس، یک دایناسور پرنده مانند در خود دارد. این دایناسور تنها دایناسوری است که معده اش بخشهای بدن یک پستاندار کوچک ناشناخته را در خود دارد.
3. دندانها: ساختمان دندان یک دایناسور هم به ما میگوید که دایناسور چه غذایی میخورده. گوشتخواران به دندانهای تیز برای دریدن و فروکردن یا به دندانهای قوی برای خرد کردن جانوران نیاز داشتهاند. گیاهخواران دندانهایی داشتهاند که با آنها میتوانستهاند برگها و شاخههای کوچک را بکنند و بجوند.
4. گاسترولیتها: سنگهای سنگدان ها (که به گوارش یاری میرساند) همراه با فسیلهای بعضی از دایناسورها پیدا شدهاند. این سنگها اطلاعاتی درباره تغذیه دایناسورها میدهند.
5. قطر شکم: اندازه احشاء هم نشانه نوع تغذیه است. گیاهخواران بزرگ به مقدار زیادی کالری نیاز داشتند تا وزنشان را حفظ کنند. برای به دست آوردن انرژی بسیار زیاد از مواد گیاهی، باید مقدار خیلی زیادی از گیاهان را میگواردند. برای این کار باید دستگاه گوارشی بزرگی در بدنشان وجود میداشته.
با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.